بعد تو هیچ چیزی دوست داشتنی نیست
کوه غم از دلم رفتنی نیست
حرف عشق تو رو من با کی بگم
همه حرفا که آخه عزیز دل گفتنی نیست
همه بغضشون گرفته چرا بارون نمیآد
لیلی مرد از غم دوری چرا مجنون نمیآد
دوستی قطره اشکی است که در معبد عشق
هر کجا بچکد مهر و وفا می روید
کاش می شد در غروب آفتاب
بی صدا با سایه ها کوچید و رفت
توی ساحل روی شن ها قایقی به گل نشسته
یکی با چشمون گریون گوشه ای تنها نشسته
نگاه پر اضطرابش به افق به بی نهایت
ساکته اما تو قلبش داره یک دنیا شکایت
ای که یک دم فارغ از یاد رقیبان نیستی
هیچ عیبی نیست مرا یاد کنی
من که روزی گل صحرای رفیقان بودم
شانه های عاشقان گر تکیه گاه اشک هاست
پس چرا بر شانه ام اشکی نمی ریزد کسی
رفیق بی وفا را کمتر از دشمن نمی بینم
سرم قربان آن دشمن که بوئی از وفا دارد
غزال خوش صدا توئی
شیرین تر از عسل توئی
بین تموم آدما
نگین بی بدل توئی
دلتنگی فقط یک اسم مستعار است برای تمام حس هایی که اسمشان را نمی دانیم و هر کدامشان برای خود یک دلتنگی اند
.
هنوز هم نمیدانم اینجا چه فصلی است ، که من کال ماندم و به تو نمیرسم
.
صبرکن سهراب!
گفته بودى قایقى خواهى ساخت . . .
قایقت جادارد؟!
من هم از همهمه ی اهل زمین دلگیرم!!!
.
یکی بود یکی نبود. دل من تنگ تو بود. اس ام اس بهونه بود.فکر من یاد تو بود
.
امروز دوباره یادتو داغ دلم رو تازه کرد نبودنت کنار من غمهامو بی اندازه کرد
تعداد صفحات : 18
Just For Transfer To BLOGPO